منم آن برگ پاييزي...
برگ پاييزم
بى نشان
گم در سطور تلخِ تاريخ
چندان فـرقى نميكنـد
من؛
فردا زمين را بوسه خواهم زد...
و استخوانهايم
ملودى ميشود زيرِ پاى
عابران!
ادامهـ مطلبـ
| ۱ آذر ۱۳۹۴ | ۰۳:۰۱:۰۴ | مدير سايت
،
برگ پاييزم
بى نشان
گم در سطور تلخِ تاريخ
چندان فـرقى نميكنـد
من؛
فردا زمين را بوسه خواهم زد...
و استخوانهايم
ملودى ميشود زيرِ پاى
عابران!