گفتم: پر...
گفتند: "كلاغ "شادمان گفتم: پر گفتند: "كبوترانمان"، گفتم: پر گفتند: "خودت"، به اوج انديشيدم در حسرت رنگ آسمان، گفتم: پر! ***** گفتند: مگر پرنده اي؟ خنديدم گفتند: تو باختي و من رنجيدم! در بازي كودكان فريبم دادند! احساس بزرگ پر زدن را چيدم ***** آن روز به خاك آشنايم كردند از نغمه پرواز جدايم كردند! آن باور آسماني از يادم رفت در پهنه اين زمين
رهايم كردند! ***** گفتند: "پرنده"، گريه ام را
ديدند ديوانه خاك بودم و فهميدند گفتم: كه نمي پرد نگاهم كردند بر بازي اشتباه من خنديدند...
ادامهـ مطلبـ
| ۱ آذر ۱۳۹۴ | ۰۳:۲۰:۳۱ | مدير سايت
،